سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنهاترین عاشق

آن که می گوید دوستت می دارم

خنیاگر غمگینی است

که آوازش را ازدست داده است.

ای کاش عشق را زبان سخن بود.

 هزار کاکلی شاددر چشمان توست

هزار قناری خاموش در گلوی من.

ای کاش عشق را زبان سخن بود.

آن که می گوید دوستت می دارم

دل اندوهگین شبی است

که مهتابش را می جوید.

ای کاش عشق را زبان سخن بود

 هزار آفتاب خندان در خرام توست

هزار ستاره ی گریان

در تمنای من.

 عشق را...

ای کاش زبان سخن بود.

نمی دانم

چیست این حس غریب . . .

از قلبم آغاز می شود،

و به انگشتانم می رسد.

از انگشتانم به قلم

و از قلم به کاغذ

دست ِ آخر هم بغض می شود و

با اشک هایم به پایان می رسد. . .

نمی دانم کجای شعر هایم

لبخندهایت گم شدند

شاید در تمامی ِ طپش های  لحظه های بودنت

در ترانه ای نحس

گم شده بودی . . .

                            نمی دانم !


نوشته شده در دوشنبه 89/10/20ساعت 4:19 عصر توسط علی نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ