سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنهاترین عاشق

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم

 

با اشک تمام کوچه را تر کردم

وقتی که شکست بغض تنهایی من

وابستگی ام را به تو باور کردم

سلام عمویی دلم برات خیلی تنگ شده...

حالا که تو نیستی هیچ کس نیست نه که کسی نباشد همه هستند ولی....ولی هیچ کس مثل تو نیست.جای خالیت با هیچ چیز وهیچ کس جبران نمی شود.هنوز وقتی دلم میگیرد شماره ات را میگیرم. " دستگاه مشترک موردنظر خاموش است"نفرت دارم از این جمله.با اینکه هرچقدر شماره بگیرم باز همان است ولی درددل هایم را مثل همیشه برایت میگویم. میدانم میشنوی ولی ای کاش جواب میدادی .دوست دارم بازهم دستت را مینداختی دور گردنم میگفتی :"زیاد فکروخیال نکن شبی پیر میشیا..."چقدر برای آن روزها دل تنگم...

در حسرت چشم تو دل ماه شکست

چشمان هزار غنچه در راه شکست

تورفتی و بعد تو دلم...

                         افتاد زبرج شوق و ناگاه شکست...


نوشته شده در سه شنبه 89/11/26ساعت 10:45 عصر توسط علی نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ