سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنهاترین عاشق

می خواهم چیزی بنویسم
نمی دانم چه...فقط می دانم که می خواهم چیزی بنویسم
دستانم از من قلم می خواهند
قلم را بر می دارم
دو کلمه می نویسم...و بعد...هیچ
دیگر نمی توانم چیزی بنویسم
تمام حرفم همین دو کلمه بود
دو کلمه ای که نه در ذهنم و نه در زبانم...
بلکه در دلم حک شده اند
اگر قراری بود تمام چیزهایی که در ذهنم بود برایت بگویم
صدها کتاب می شد
ولی اگر قرار است چیزهایی که در دلم است بگویم
دو کلمه بیش نیست
........................
........................ .
دوستت دارم ...

این شعر رو تازه علی برام نوشته رو کاغذ نمی دونم از جایی حفظ کرده یا نه فقط برام نوشت گفت بندازم داخل وبلاگ


نوشته شده در یکشنبه 89/11/10ساعت 4:8 عصر توسط علی نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ